سلام خدمت همه دوستان گرامی. در این وبلاگ می توانید سوالات روان شناسی با موضوعات مختلف خانواده درمانی، زوج درمانی، مشکلات جوانان، مشاوره ازدواج، مشاوره تحصیلی، را بپرسید و در اسرع وقت پاسخ های شما ارسال می گردد.
در ارسال سوالات حتما نکات زیر رعایت شود.
1- سوالات خود را حتما فارسی بنویسید. به سوالات فینگلیش پاسخ داده نمی شود.
2- سن ،جنسیت و وضعیت تأهل خود را حتما بنویسید.
3- برای سوالات محرمانه خود درخواست رمز نمایید.
4- از پرسیدن هرگونه سوالی خجالت نکشید.
5- برای اطلاع رسانی پاسخ سوال شما در سایت شماره همراه و ایمیل خود را در صورت تمایل وارد کنید.
6- سوالات خود را فقط در بخش ایجاد سوال مشاوره می توانید درج نمایید.
7- صرفاً به سؤالاتی پاسخ داده خواهد شد که ایمیل شماره تماس خود را در سؤال درج نمایند.
دوستان عزیزی که برای مشاوره نظر میذارید,قبل از هر چیز از شما ممنونم که این وبلاگ رو برای مشاوره انتخاب کردید...
خیلی از دوستان,نگران انتشار مشاوره های خودشون در وبلاگ هستند و تقاضای خصوصی بودن مشاوره هاشون رو دارن ولی باید ۲نکته رو عرض کنم
۱-مطالبی که درقسمت مشاوره گذاشته میشه,تماما با اسامی مستعاره و علاوه بر اون هر قسمتی از مطلب شما که منجر بشه شناسایی بشید رو حذف میکنم,پس خیال شما از این بابت راحت باشه
۲-این قسمت مشاوره برای اینه که خیلی ها ممکنه مشکلاتی شبیه به مشکل شما داشته باشن و همین ها ممکنه حتی به میزان خیلی کم,راهگشا باشه براشون,پس شما هم از این طریق ممکنه سبب راهگشایی کسی بشید و مطمئن باشید که این از نظر خدا پنهان نمیمونه...
به امید روزی که همه وقتی برامون مسله ای پیش میاد,بدون نگرانی مشورت بگیریم...
سلام عزیزم,قبل از هر چیزی عذرخواهی میکنم از دیر پاسخ دادنم,چون چند روزی به وبلاگم سر نزدم به خاطر مشغله های کاری...
خب حالا بریم سر مسله ی شما :
من اول از همه بابت شرایطی که به خاطر مادرتون پیش اومده,باهات همدلی میکنم و خیلی باعث افتخاره که دختری به سن وسال شما انقدر با چشم باز به مسله ی ازدواج نگاه میکنه (باوجود مشکلاتی که توی زندگیتون اتفاق افتاده)...
راجع به دوستتون,اونطوری که من متوجه شدم,واقعا باید خیلی با دقت و بالغانه رفتار کنید چون شرایط ایشون به دلیلی (دوقطبی) که خودتون گفتید,خاصه
اورژانسی تر از هر چیزی اینه که دوباره داروهاشو شروع کنه,چون اصلا قطع داروهاش به صلاح نیست
دوم اینکه حتما حتما حتما شما باید برای ادامه ی رابطه با ایشون و مراقبت از خودتون و دوستتون باید برید پیش یک روانشناس بالینی
سوم اینکه همیشه,نه تنها در این مورد خاص,یادتون باشه که خداوند برای تصمیماتی که یک نفر با درایت و مشورت با افراد کاردان میگیره,(هرچند اگر ظاهر تصمیم خوب نباشه)انسان رو مجازات نخواهد کرد,شما آزادی کامل دارید و حق دارید انتخاب کنید و خدا هیچ کس رو به خاطر انتخاب مجازات نمیکنه,ولی توی این انتخاب حق توهین,دل شکستن و تحقیر ندارید,یعنی باید اگر هر تصمیمی با عقل و مشورت گرفتی,قاطعانه اعلام کنی ولی با رعایت احساسات و روحیه ی طرف مقابل و خیلی با احتیاط,اما از تصمیمت منصرف نشی(بارعایت اینها اگر هم آه بکشه بحق نیست و دامن شما رو نمیگیره)
ولی من حدس میزنم که شما دوست داری باهاش بمونی,پس مسیر موندن رو بهت میگم (فعلا همونهایی که بالا گفتم)
تا اینجای کار میتونستم بهت کمک کنم عزیز دلم ولی بیشتر از این واقعا باید از روانشناس بالینی یا حضوری یا تلفنی کمک بگیری,من در یک مرکز مشاوره در کرج هستم,اگر خواستی با من مشاوره داشته باشی,نظر بذار دوباره نا قرار مشاوره بذاریم,اگرهم خواستی با کس دیگه ای مشاوره کنی,یک زوج درمانگر خوب پیدا کن وحتما حتما حتما برو پیشش,حتی اگر شده,تنهایی برو ولی برو
یادت باشه اصلا سر سری نگیر چون با شرایط روحی خودت و مشکلاتی که داشتی و مسله ی دوستتون, احتمال مشکل در آینده خیلی هست
امیدوارم درست ترین تصمیم رو با کمک خدا و مشاوره بگیری,در سایه ی خدای بزرگ که تا حالا هواتو داشته,باشی عزیزم
سلام.شما راست میگید خودمم نمیخام بگیرم ازش دیروز گفتش همه خانوادش فهمیدن راستش دلم خالی شد ترسیدم ک اتفاقای بدتری پیش بیاد.......خوب یعنی دیگه باهاش در ارتباط نباشم؟میشه بیشتر توضیح بدید..
سلام عزیزم,من اول که شما ازمن مشاوره خواستید ,سعی کردم از راه احساس مسله تو حل کنیم ,چون به خاطر سن و سالت فکر نمیکردم بتونی انقدر منطقی فکر کنی,آفرین به شما,حقیقتا انتظارش رو نداشتم,حالا که منطقی به مسله نگاه میکنی راحت تر میتونم باهات صحبت کنم,ببین دختر خوب,اگر بتونی اینکاررو بکنی و واقعا الان که برات موقعیت بحرانیه از لحاظ تحصیلی,حواست رو متمرکز بر درس بکنی,خیلی خوبه,توی این راه از خدا بخواه بهت اراده بده,خیلی موثره,منم سعی میکنم هر راهنمایی که خواستی بکنم و در کنارت باشم توی این مسیر,جدیدا میخوام خط مشاوره ی تلفنی رو هم اندازی کنم,و اگر اینطور شد شماره تماسش رو میدم بهت که راحت بتونیم صحبت کنیم,چون مسلما تلفنی تاثیر گذار تر از نوشتنه,امیدوارم در این راه موفق باشی,در پناه خدا...
سلام خانم علیانی ممنون از توجهتون به مسئلم.راستش من ب هیچ وجه راه ارتباطی ای باهاش ندارم واسه همین نمیتونم بهش زنگ بزنم اما قراره پنچشنبه ببینمش.از امروز کارایی ک گفتیم موقعه درس خوندن انجام بدم انجام میدم ب روی چشم و نتیجشو بهتون خبر میدم امیدوارم بتونم.راستش من هم دلم میخاد اونا داشته باشم هم خانوادمو میدونم نمیشه اما از اینک تا دوساله دیگه فراموشم کنه یا اطرافیانش وادارش کنن میترسم البته جالبه اونم همچین ترسیو داره فک میکنه من فراموشش میکنم .نمیدونم دیگه چیارو بگم بهتون و چیا لازمه بگم...منتظر جوابتون هستم قوربونه شماسلام عزیزم,درمورد درس همون کارها رو انجام بده,و اگر میتونی قرار رو بذار برای ۵شنبه ی بعد,بهتره این فاصله بیفته تا بتونی درست فکر کنی و منطقی باهاش صحبت کنی,علاوه براون تا ۵شنبه ی دیگه بیشتر راهنماییت میکنم که چی بگی و چیکار باید بکنی تا بتونی رابطه تونو به سمت ارامش و سلامتی پیش ببری,علاوه بر اون عزیزم میدونم که دوستت خیلی برات اهمیت داره ولی متاسفانه هنوز درجه بندی نکردی توی زندگیت و قدر و ارزش افراد مختلف رو کاملا نمیدونی,ولی نگران نباش ,من بخاطر همین درکنارت هستم که این اولویت ها رو توی زندگیت مشخص کنیم و خیلی کارهای دیگه...باید طی این مشاوره ها در آخر به این نتایج برسی:۱-تعیین اولویت ها در زندگیت۲-تصمیم گیری درست برای ادامه دادن یا قطع رابطه,که اگر قطع کردی باید برای وقفه نیفتادن توی زندگیت بهت کمک حرفه ای بکنم و اگر ادامه دادی,باید بهتون راهکارهای حفظ علاقه و عشق رو بدم و رابطه ی سالمی رو بتونیم ایجاد کنیم۳-برگردوندن وضعیت درسیت به روال قبل و جبران وقفه و ضعفی که توی درسهات ایجاد شده,۴-تصمیم گیری برای برنامه زندگی آینده۵-حل مسایل دیگه , البته درصورتی که مسله ای غیر از این رو هم بخواهید عنوان کنید,این روال مشاوره ی ماهست ,فقط فعلا یک چیز رو حتما بهتون بگم و اون اینه که نه ایشون بلکه هر انسان دیگه ای که بیاد توی زندگیتون,نباید باعث بشه کوچکترین اختلاف یا ناراحتی یا بی اعتمادی بین شما و اعضای خانواده پیش بیاد,این رابطه میتونه به سمت موفقیت پیش بره فقط در صورتی گامهای درست برداری ,اگر بخوای من تو رو تا رسوندنت به هدف یاری میکنم به خواست خداوند,درضمن شما از کدوم شهر هستید؟
خوشحال..میشم..که نظر شمارو...ذرمورد ازدواجم بدونم
من فرهنگی..هستم..و32سالمه
قصددارم باهمکارخودم ازدواج.کنم؟؟؟ فقط..مشکل اینه..که اکثرا ازنظر طاهر مطلوب نیستن.
حالا.ما..موندیم
پاسخ
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالت خوب باشه.
اول از هر چیز ممنونم که مشکلت رو با من در میان گذاشتی و اما جواب سوال:
چه برای خانمها و چه برای آقایون ظاهر همسر باید طوری باشه که دلنشین در چشم همدیگر باشن.همونطور که میدونین زیبایی نسبی هست یعنی ممکنه ظاهر یک خانم در نظر شما زیبا باشه ولی در نظر فرد دیگر زیبا نباشه.برای ازدواج هم معیار اولیه دلنشین بودن ظاهر همدیگر هست.شما ببینین می تونین اون خانم رو تحمل کنین و اینکه آیا می تونین در تخیلتان با او رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشین؟اگر بتونین مشکلی نیست و می تونین برای ازدواج اقدام کنین.موفق و خوشبخت باشید.