سلامت روان
سلامت روان

سلامت روان

با همسر لجبازم چه کنم؟


جر و بحث  های زنا شویی و اختلاف  نظر های همسران مساله  ای است که همه زوج  ها آن را تجربه می  کنند، اما اهداف زوج  ها با هم در این میان متفاوت است و گاهی خودشان از این موضوع آگاه نیستند. بعضی  ها دوست دارند هر چه زودتر جر و بحث و بگو مگو را پایان دهند و دوباره آرامش را به رابطه خود برگردانند و به هر چیزی برای بدست آوردن آرامش متوسل می  شوند، بعضی  ها نیز این بگو مگو ها را میدان جنگی تصور می  کنند که باید پیروز آن شوند و اینها نیز به هر کاری برای پیروز شدن دست می  زنند، این افراد با لجبازی تمام بحث را کش می  دهند و نمی  خواهند اشتباهات خود را بپذیرند و در برابر هر حرفی جوابی می  دهند و در برابر هر عملی رفتاری از خود نشان خواهند داد. 

لجبازی یک خصوصیت شخصیتی است که افراد را به کارهای بچگانه و تصمیم  های غیر منطقی وا می  دارد. لجبازی از این احساس نشأت می  گیرد که فرد فکر می  کند دارد شکست می  خورد و باید قدرت خود را نشان دهد. در واقع کمبود اعتماد به نفس و عدم خود باوری و کمبود های درونی گاهی باعث لجباز شدن افراد می  شود. شاید بسیاری از شما وقتی لجبازی می  کنید از عملکرد خود آگاه نباشید و ندانید که در حال لجبازی با همسرتان هستید. برای این  که به شناخت بهتری راجع به لحظاتی که لجباز می  شوید پیدا کنید باید نمودهای لجبازی را بشناسید. 

وقتی شما لجباز می  شوید نسبت به همسرتان خشم و کینه شدیدی احساس می  کنید و هر چه این احساس شدیدتر باشد عملکرد شما نیز بدتر و شدیدتر می  شود. لجبازی باعث می  شود شما حقایق را نادیده بگیرید و اشتباه خود را نپذیرید و همین امر همسرتان را نیز آشفته می  کند 

لجبازی  هایتان را بشناسید 

گاهی افراد نمی  دانند که شدیدا در حال لجبازی با همسرشان هستند و بدون این  که به اعمال و گفتار خود فکر کنند با همسرشان برخورد می کنند. باید گفت که شما لجبازی می  کنید وقتی که: 

1 - بخواهید اشتباهات همسرتان را با رفتارتان تلافی کنید. 

2 - عمدا کاری را که می  دانید همسرتان دوست ندارد انجام دهید. 

3 - اشتباهات خود را تکرار کنید و اصرار داشته باشید که کارتان درست است. 

4 - حرف همسرتان را با دقت گوش ندهید و مدام حرف خود را بدون منطق تکرار کنید. 

5 - در برابر اشتباه خود اشتباهات گذشته همسرتان را پیش بکشید تا خود را تبرئه کنید و همسرتان را مقصر جلوه دهید. 

6 - می  دانید اشتباه از شماست و آن را نپذیرید. 

7 - می  خواهید همسرتان را آزار دهید. 

وقتی شما بدانید دارید اشتباه  می  کنید و به کار خود ادامه دهید در حال لجبازی هستید و با این کار همسرتان را نیز به لجباز شدن و جنگیدن با خودتان تشویق می  کنید. وقتی شما لجباز می  شوید نسبت به همسرتان خشم و کینه شدیدی احساس می  کنید و هر چه این احساس شدیدتر باشد عملکرد شما نیز بدتر و شدیدتر می  شود. لجبازی باعث می  شود شما حقایق را نادیده بگیرید و اشتباه خود را نپذیرید و همین امر همسرتان را نیز آشفته می  کند و ممکن است او نیز خشمگین شود و دست به اعمال غیرمنطقی بزند. لجبازی باعث می  شود که شما به همسر خود توهین و او را تحقیر کنید. 

گاهی لجبازی آنقدر شدت می  گیرد که یک زندگی به دلایل کوچک و واهی از هم می  پاشد و زن و شوهر به خاطر لجبازی با یکدیگر عشق شان را از یاد می برند و فقط به پیروز شدن در برابر دیگری می  اندیشند. با دقت در رفتار خود و پرورش تفکر منطقی در خودتان می  توانید با لجبازی مقابله کنید اما اگر همسری لجباز دارید چه باید بکنید؟ 

اول از همه یادتان باشد  که در برابر لجبازی  های همسرتان شما لجبازی نکنید، چرا که اگر در این دور بیفتید روزبه  روز روابط  تان بدتر و بدتر می  شود و بازگشت به عقب غیرممکن خواهد شد. 

در برابر همسر لجباز 

اگر همسر لجبازی دارید باید در رفتارتان یک سری نکات را رعایت کنید تا همسرتان سر لج نیفتد و با شما لجبازی نکند. 

اول از همه یادتان باشد که در برابر لجبازی  های همسرتان شما لجبازی نکنید، چرا که اگر در این دور بیفتید روزبه  روز روابط  تان بدتر و بدتر می  شود و بازگشت به عقب غیرممکن خواهد شد. 

دوم این  که وقتی همسرتان عصبانی است جواب او را ندهید و با او بحث نکنید بلکه در آن لحظه او را به آرامش دعوت کنید و همیشه خواسته  هایتان را در آرامش به او بگویید. وقتی خودتان نیز عصبانی هستید از جر و بحث بپرهیزید. 

سومین نکته این است که بدانید کسی که لجبازی می  کند معمولا خودش می  داند که حق با او نیست اما هیچ وقت نمی  خواهد این را به زبان بیاورد، پس شما نیز اصرار نکنید و بحث را ادامه ندهید. 

چهارم این  که همیشه اشتباهات همسرتان را با احتیاط و مهربانی با او در میان بگذارید چرا که اگر او احساس کند که دارید تحقیرش می  کنید یا انتقادتان را توهین  آمیز به او منتقل می  کنید ممکن است با شما لجبازی کند و ایرادش را نپذیرد و رویه  اش را تغییر ندهد. 

نکته آخر این  که تا آنجایی که  می  شود همسرتان را عصبانی نکنید و حداقل، کارهایی که می دانید او دوست ندارد را انجام ندهید. به یاد داشته باشید که محبت و مهربانی همیشه کارساز است و لجبازی را از بین می  برد.



مریم۵






سلام.شما راست میگید خودمم نمیخام بگیرم ازش دیروز گفتش همه خانوادش فهمیدن راستش دلم خالی شد ترسیدم ک اتفاقای بدتری پیش بیاد.......خوب یعنی دیگه باهاش در ارتباط نباشم؟میشه بیشتر توضیح بدید..



سلام عزیزم,من اول که شما ازمن مشاوره خواستید ,سعی کردم از راه احساس مسله تو حل کنیم ,چون به خاطر سن و سالت فکر نمیکردم بتونی انقدر منطقی فکر کنی,آفرین به شما,حقیقتا انتظارش رو نداشتم,حالا که منطقی به مسله نگاه میکنی راحت تر میتونم باهات صحبت کنم,ببین دختر خوب,اگر بتونی اینکاررو بکنی و واقعا الان که برات موقعیت بحرانیه از لحاظ تحصیلی,حواست رو متمرکز بر درس بکنی,خیلی خوبه,توی این راه از خدا بخواه بهت اراده بده,خیلی موثره,منم سعی میکنم هر راهنمایی که خواستی بکنم و در کنارت باشم توی این مسیر,جدیدا میخوام خط مشاوره ی تلفنی رو هم اندازی کنم,و اگر اینطور شد شماره تماسش رو میدم بهت که راحت بتونیم صحبت کنیم,چون مسلما تلفنی تاثیر گذار تر از نوشتنه,امیدوارم در این راه موفق باشی,در پناه خدا...

مریم ۴

خانم علیانی کجایید؟رفتم دیدمش.........میگه برات گوشی بیارم من نمیخام دوباره لو برم چی بهش بگم؟؟؟؟؟؟؟؟
 پاسخ:سلام عزیزم,امیدوارم در شرایطی هستی مثل قبل با هوش و ذکاوت و منطقی برخورد کنی,ببین عزیزم راه رو  داری اشتباه میری ,من درکت میکنم ,حق داری عاشق بشی,حق داری بهش فکر کنی,حق داری  بهش دلبستگی پیدا  کنی ,ولی حق نداری شرایط و محیط زندگیت و اینده و   اعتبارت رو فدای این احساس بکنی,این حس شما به حمیدرضا داره ناخواسته روی تمام زندگیت تاثیر میذاره و گوشی موبایل از حمید رضا یعنی استارت بی اعتمادی  خانواده و بعد از اون خیلی مسایل دیگه که ممکنه روی زندگیت تاثیر منفی بذاره,این راه رسیدن تو به اونچیزی که دوست داری نیست,انتهای کوچه ای که داری میری چیزی نیست جز یه تابلو با این نوشته"کاش اینطور نمیشد"ولی اگر میخوای به اون جمله نرسی فقط باید از یک کوچه ی دیگه بری,از یه راه دیگه,متاسفانه اینطور مکاتبه ای مشاوره دادن بسیار کم تاثیره,ولی من ادامه میدم ,چون شما راه دور هستید و چاره ی دیگه ای نداریم,با محمد رضا هم نمیتونم از طریق تلفن در ارتباط باشم,و فقط از این طریق و ملاقات در مرکز مشاوره امکانش هست,قراره در اینده نزدیک ,خط مشاوره تهیه کنم برای مشاوره ی تلفنی,در این صورت حتما به شما اطلاع میدم,گوشی موبایل رو هم بهتره از طریق جلب اعتمادت در خانواده دوباره به دست بیاد نه حمید رضا ...امیدوارم همواره در پناه خدا باشبد

مریم۳

سلام خانم علیانی ممنون از توجهتون به مسئلم.راستش من ب هیچ وجه راه ارتباطی ای باهاش ندارم واسه همین نمیتونم بهش زنگ بزنم اما قراره پنچشنبه ببینمش.از امروز کارایی ک گفتیم موقعه درس خوندن انجام بدم انجام میدم ب روی چشم و نتیجشو بهتون خبر میدم امیدوارم بتونم.راستش من هم دلم میخاد اونا داشته باشم هم خانوادمو میدونم نمیشه اما از اینک تا دوساله دیگه فراموشم کنه یا اطرافیانش وادارش کنن میترسم البته جالبه اونم همچین ترسیو داره فک میکنه من فراموشش میکنم .نمیدونم دیگه چیارو بگم بهتون و چیا لازمه بگم...منتظر جوابتون هستم قوربونه شما

سلام عزیزم,درمورد درس همون کارها رو انجام بده,و اگر میتونی قرار رو بذار برای ۵شنبه ی بعد,بهتره این فاصله بیفته تا بتونی درست فکر کنی و منطقی باهاش صحبت کنی,علاوه براون تا ۵شنبه ی دیگه بیشتر راهنماییت میکنم که چی بگی و چیکار باید بکنی تا بتونی رابطه تونو به سمت ارامش و سلامتی پیش ببری,علاوه بر اون عزیزم میدونم که دوستت خیلی برات اهمیت داره ولی متاسفانه هنوز درجه بندی نکردی توی زندگیت و قدر و ارزش افراد مختلف رو کاملا نمیدونی,ولی نگران نباش ,من بخاطر همین درکنارت هستم که این اولویت ها رو توی زندگیت مشخص کنیم و خیلی کارهای دیگه...
باید طی این مشاوره ها در آخر به این نتایج برسی:۱-تعیین اولویت ها در زندگیت۲-تصمیم گیری درست برای ادامه دادن یا قطع رابطه,که اگر قطع کردی باید برای وقفه نیفتادن توی زندگیت بهت کمک حرفه ای بکنم و اگر ادامه دادی,باید بهتون راهکارهای حفظ علاقه و عشق رو بدم و رابطه ی سالمی رو بتونیم ایجاد کنیم۳-برگردوندن وضعیت درسیت به روال قبل و جبران وقفه و ضعفی که توی درسهات ایجاد شده,۴-تصمیم گیری برای برنامه زندگی آینده۵-حل مسایل دیگه , البته درصورتی که مسله ای غیر از این رو هم بخواهید عنوان کنید,این روال مشاوره ی ماهست ,فقط فعلا یک چیز رو حتما بهتون بگم و اون اینه که نه ایشون بلکه هر انسان دیگه ای که بیاد توی زندگیتون,نباید باعث بشه کوچکترین اختلاف یا ناراحتی یا بی اعتمادی بین شما و اعضای خانواده پیش بیاد,این رابطه میتونه به سمت موفقیت پیش بره فقط در صورتی گامهای درست برداری ,اگر بخوای من تو رو تا رسوندنت به هدف یاری میکنم به خواست خداوند,درضمن شما از کدوم شهر هستید؟

مریم ۲

  • سلام خانم علیانی.مرسی از نظرتون راستش من این سوالو از خودش پرسیدم ک چرا منو دوس داره اما اون هربار گفت واسه دوس داشتن دلیل نمیخاد راستش منو اون تو مهدکودک باهم بودیم من اونموقع بهش توجهی نداشتم اما انگار اون.......بعداز چند سال ک منو میبینه از من خوشش میادو دنبال شمارم میگرده تا اینک بعد 3 سال پیدا میکنه من نتونستم قانعش کنم ک نمیخام باهاش باشم اما اون راضیم کرد کم کم منم عاشقش شدم تا الان ک............با نبودنش الان میتونم اعتماد خانوادمو جلب کنم و تا حدودی راضیشون کنم واسه دوساله دیگه با بودنش ممکنه این اعتماد و این راضی شدنه پیش نیاد با نبودنم درسته عذاب میکشیم جفتمون و اینو رو درسمم احساس کردم ک افت کرده اخه وقتی گوشی داشتم تموم سعیمونو میکردیم کله روزو درس میخوندیم بعداخر شب اس میدادیم اما الان اصلا تمرکز ندارم حاله اونم میدونم بدتر از منه..........امیدوارم جواب سوالتونو کامل داده باشم

  • پاسخ:
  • سلام به روی ماهت عزیرم,خیلی خوبه که انقدر پیگیر حل مسله ات هستی منم قول میدم تا جایی که خودت بخوای کمکت کنم,عزیزم اقا پسرها خیلی در مورد احساسشون نمیتونن صحبت کنن و این به خاطر اینه که کسی بهشون یاد نداده که بهتره راجع به احساسی که داریم راحت صحبت کنیم و امکان داره به خاطر فرهنگمون باشه تا حدی,عزیزم اونطوری که من توقع داشتم خوبی و بدی های ارتباط داشتن و نداشتنت با دوستت رو برام در نیاوردی,شاید برای این کار احتیاج به کمک داشته باشی و اینکه من در کنارت باشم و ازت سوال کنم تا بتونیم سبک سنگین کنیم ولی تا اینجایی که نوشتی به نظرم جلب اعتماد خانوادت خیلی مهمتر از ارتباط شما هست با دوستت,یعنی نباید این رو به اون بفروشی,چون با اونها توی یک خونه زندگی میکنی ونمیتونی نادیده شون بگیری,به نفع خودتم نیست,پس اول جلب اعتماد خانواده مهمه,در درجه دوم اینکه شما اون اقا پسر رو دوست دارید و کاملا درکتون میکنم برای همین نمیتونید به کارهایی که میکنه مثل خودکشی کردنش بی تفاوت باشید ولی متاسفانه فکر نمیکنم در این مورد بتونید کاری بکنید و درست هم نیست بیش از این خودتونو وارد این مسله بکنید,فقط ازش بخواهید که بره پیش یک روانشناس زوج وازدواج و مسله اش رو مطرح کنه,شاید کمکش کنه,واین رو هم بهش بگید که اگر این عمل رو تکرار کنی نمیتونم بهت اعتماد کنم و اینکه اگر برای مسله به این کوچیکی یه همچین کار خطرناکی بکنی,چطور میتونم در زندگی آینده بهت اعتماد کنم,پس ازت میخوام که دیگه این کارو نکنی و راههای منطقی تری پیداکنی وقتی ناراحتی,در مورد درست هم که تمرکز نداری میتونی این راهکارها رو پیاده کنی و نتیجه اش رو بهم بگی,حتی اگر موثر نبود۱-به خودت قول بده یک هفته ی دیگه بهش زنگ میزنی,۲-توی این یک هفته هرفکری در مورد ایشون اومد توی ذهنت روی یک برگه یادداشت کن تا ذهنت تا حدودی خالی بشه و بتونی به درس خوندن ادامه بدی,منتظر جواب شما و نتیجه ی راهکارهام هستم عزیزدلم,مراقب خودت باش,در پناه خدا باشی

زیبا۱

سلام 
خدا خیرتون بده به خاطر این مشاوره ها.
من سپیده دانشجو معلم 23 ساله هستم که مشکلات خیلی زیادی دارم، نمیدونم از کجا براتون بگم.
من سه ماهی میشه که با پسر دوست مامانم که از بچگی میشناختمش عقد کردم اما اصلا راضی نیستم. من به خاطر سادگیش و به خاطر اینکه خیلی صادق و حرف گوش کن بود باهاش ازدواج کردم و فکر میکردم میتونم بعضی از رفتاراشو عوض کنم مامان و خواهرام هم خیلی اصرار کردن.
ما اصلا تفاهم نداریم من مذهبی هستم اما نامزدم اینطور نیست ، کاملا مشخصه که فقط پیش من نماز میخونه ، اون اصلا اجتماعی نیست ظاهرش مثل پسرای فشن امروزی میمونه. هر کسی نامزدمو میبینه میگه اصلا بهت نمیخوره که دنبال یه همچین آدمی بوده باشی.
خستم ، دائما بغض دارم و تو فکرم . همش به مامانم میگم تو مقصر بودی.
لطفا به وبلاگم بیاد و راهنماییم کنین.

سلام دختر با ایمان واعتقاد,امیدوارم همیشه مثل الان ایمان و اعتقاد تونو حفظ کنید,من قبل از هرچیزی چندتا سوال ازشما دارم,میشه دقیقا بگید از چه رفتارهایی از همسرتون ناراحت هستید؟لطفا لیست کنید و برام ارسال کنید,دقیق و واضح بنویسید,اجتماعی نیست یعنی چطوریه?همسرتون چند سالشونه؟شما معلم چی هستید و در چه مقطعی؟و راهنمایی که میتونم تا اینجای کار بهتون بکنم,قبل از هرچیز کسی رو مقصر ندونید حتی خودتون,این شرایطی هست که شما الان در اون قرار دارید و مقصر دونستن فقط باعث میشه کاری از پیش نبرید و اوضاع حادتر بشه,دوم اینکه اگر تغییر به تدریج وبسیار ارام اتفاق می افته نه توی سه ماه عزیز م,پس صبر داشته باش تا به کمک هم مسله شمارو بررسی کنیم و تغییراتی رو که میخوایید تا حدی,بله, تاحدی روی همسرتون اعمال کنیم,در ضمن اروم باشید و به من اعتماد کنید,چون تا لحظه ای که خودتون بخواهید به کمک خداوند در کنار شما هستم و تنهاتون نمیذارم,منتظر پاسخ شما هستم,درپناه خدای بزرگ باشید.

مریم۱

سلام.من تازه وب شمارو پیدا کردم و خواستم مشکلمو باهاتون درمیون بذارمو ازتون کمک بگیرم من ی دختر 17 ساله ام ک مدت یک سالو نیمه با ی پسره هم سنه خودم دوستم.اما چند ماهیه مامانم فهمیده و گوشیمو گرفته اما من همچنان به دوستیم ادامه دادم راستش اون خیلییییییییی منو میخاد ن واسه ی روز دوروز دوبارم خودکشی کردو بار اخر دوروز بیهوش بود الان مامانم دوباره فهمیده که گوشی دارمو اونو گرفت پسره ام بدجور ب من وابستس هر چی بهش میگم دوسال صبر کن اخه مامانم اجازه داده بعد اینک درسمون تموم شد عقد کنیم اما نمیتونه صبر کنه همش خودشو ازار میده حالا بمن بگید چیکا کنم راستی درسه جفتمونم خوبه من نمونه ام اونم تیزهوشان.ممنون میشم کمکم کنید

سلام دختر باهوش,از شیوه ی نوشتن شما متوجه شدم که دختری هستید که بیش از سن خودتون فکر میکنید و قدرت درک بالایی دارید,باعث افتخاره که کمکی به شما بکنم,شما باتوجه به موقعیت و هوش بالایی که دارید مسلما میتونید بهترین شرایط ممکن رو برای ازدواج در آینده داشته باشید ومطمین هستم این مطلب رو خیلی ها بهتون گفتن وحتی شاید مادرتون هم اینو گفته باشه,ولی من کاملا شمارو درک میکنم و بهتون حق میدم که بخواهید دوست داشته بشید و دوست داشته باشید,به همین دلیل حرفهایی رو که همه میزنن اگر مسله تونو باهشون درمیون بذارید,نمیخوام بگم,و میخوام به صورت حرفه ای به مسله ی شما بپردازیم.یک پیشنهاد برای شما دارم,اینکه برای خودتون توی یک برگه یادداشت کنید که چه چیز این پسر باعث شده که شما دوستش داشته باشید و چه چیز در شما باعث شده اون به شما علاقمند بشه,اینرو اگر برای من ارسال کنید من میتونم کمک بیشتری بهتون بکنم,ودوم اینکه در یک برگه ی دیگه بنویسید اگر ازهمین لحظه رابطه تون رو قطع کنید چه چیزهایی رو از دست میدید,واگر رابطه رو حفظ کنید چه چیزهایی رو از دست خواهید داد,میخوام با این کار سبک سنگین کنیم و تصمیم درست رو بگیریم با کمک هم,درصورت ممکن اینها رو ارسال کنید تا بتونم به شما کمک حرفه ای بکنم,احتمال داره شما انتظار داشته باشید من طی چندجمله شمارو راهنمایی کنم ولی این تصمیم گیری برای اینکه تصمیم درست و پایداری باشه و بعدها پشیمون نشید نیاز به بررسی کامل داره,واگر کسی ادعا کنه میتونه با چند خط و یکبار مکاتبه شما رو به تصمیم درست برسونه,در حق شما و اعتمادتون کوتاهی کرده,منتظر پاسخ های شما هستم,درپناه حق باشید.

چطور بفهمیم یک رابطه دو طرفه و عاشقانه است و بازی نخوریم؟؟؟

خانم Heather Quinlan (سایکوتراپیست )برخی از فریب هایی که مردان روی زنان پیاده می کنندرا بررسی می کند و این زمانی است که زنان سیستم درونی دفاعی خود را از دست می دهند! 


زیبا دانشجوی سال اول دانشگاه است. چند هفته پیش با امیداز طریق فیسبوک آشنا شده بود. امید ادعا می کرد که می خواهد زیبا را بهتر بشناسد ، زیبا نیز تصور می کرد که دوستی آنها جدی است . امید  جزو ارشد های کلاس است ، زیباو امیدزیاد تلفنی صحبت نمی کردند . دوست زیبا به او هشدار داد و سعی کرد به اوبگوید که امیدنیات خوبی ندارد اما زیبامی گفت که مطمئن هستم من برای او با همه فرق دارم . 


یک شب، زیبا و دوستانش به یک مهمانی رفتند و امید هم با دوستانش به آنجا آمد. در نهایت آخر شب او پیش امید ماند از یک طرف به خاطر توجهی که به او می شد و از طرف دیگر نمی خواست امیدرا از خود نا امید کند و شاید هم نمی دانست که در آن لحظه چه کاری انجام دهد. 

زیبا آن شب آنقدر گیج بود که نمی دانست چکار می کند ولی بعد از آن امید دیگر با او تماس نگرفت ، مطمئنا این داستان نمونه ای از فریب هایی است که مردان روی زنان پیاده می کنند و زنان نیز به خوبی مسائل را حلاجی نمی کنند، این زمانی است که زنان سیستم درونی دفاعی خود را از دست می دهند . زمانی که با افراد مختلفی در زندگی خود آشنا شوید، شنیدن چنین داستانهایی برایتان تازگی نخواهد داشت.شاید شما بگویید این تصمیم خودش بوده است ، بله اما روز بعد زیباچندان از این کار راضی نبود ، احساس بد فریب خوردگی داشت و فکر می کرد به او توهین شده ! 


برای بیماران و دوستانی که تجربیات سختی داشته اند و برای اینکه شما راه آنها را نروید، به شما 10 نکته یاد می دهم تا متوجه شوید که شخص مقابل شما نقش بازی می کند یا خیر؟


او همواره به شما می گوید که زیبا هستید اما به درونتان توجه نمیکند . 


او همیشه مشغول چک کردن تلفن همراه خود است و جوری نگهش می دارد که شما نتوانید پیامهای او را ببینید. 


او همیشه به زنهای دیگر نگاه می کند ( بیشتر از حالت طبیعی )


او همیشه به شما پیامک می زند و یا با شما چت می کند ولی هیچ تلاشی نمی کند که شما را ببیند مگر اینکه بخواهد با شما تنها باشد. 


او در همان ابتدا جوری جمله بندی می کند که به نوع ماشینی ( گرانقیمت ) که سوار می شود اشاره داشته باشد و یا به میزان درآمد خود اشاره می کند. 


اگر کار خطرناکی انجام دهید برای او اهمیتی ندارد( مثل : رانندگی در حال بد ، تنها قدم زدن در محوطه یک پارکینگ دورافتاده) 


برای او مهم نیست که شما در وضعیت ناخوشایندی باشید و به جای اینکه به شما گوش کند، به شما استرس وارد می کند. 


اگر به او بگویید درباره مساله ای ناراحت هستید، با انتقاد و مسخره کردن او مواجه می شوید. 


دوستانتان به او اعتماد ندارند ( و این چیزی نیست که آنها همیشه به شما بگویند ). 


او معروف به بد رفتاری کردن با زنان است و همیشه موارد خاصی هم می توانید ببینید. 


در حالیکه مهم است به خود اجازه بدهید که برای ارتباط برقرار کردن با دیگران ازخودگذشتگی کنید اما وقتی که می خواهید کسی را بشناسید ( مخصوصا از طریق اینترنت یا در محیط دانشگاه) بهتر است به جای فرضیه بافی کردن در مورد شخص مقابل ، کمی باهوش عمل کنید: او قابل اطمینان نیست مگر اینکه خلافش ثابت شود. فرض کنید که شخص مقابل نقش بازی می کند سپس طبق این پیش فرض مراحل آشنایی را هدایت و کنترل کنید. در ابتدا حالت آماده باش داشته باشید وبعد از طی یک دوره، می توانید از حساسیت خود کم کنید. 

مواظب خودتان باشید و این مطلب را به دوستان و کسانی که به مراقبت و یادآوری نیاز دارند بفرستید. 

مشاوره رایگان

خوشحال..میشم..که نظر شمارو...ذرمورد ازدواجم بدونم
من فرهنگی..هستم..و32سالمه
قصددارم باهمکارخودم ازدواج.کنم؟؟؟ فقط..مشکل اینه..که اکثرا ازنظر طاهر مطلوب نیستن.
حالا.ما..موندیم


پاسخ

سلام دوست عزیز امیدوارم که حالت خوب باشه.
اول از هر چیز ممنونم که مشکلت رو با من در میان گذاشتی و اما جواب سوال:
چه برای خانمها و چه برای آقایون ظاهر همسر باید طوری باشه که دلنشین در چشم همدیگر باشن.همونطور که میدونین زیبایی نسبی هست یعنی ممکنه ظاهر یک خانم در نظر شما زیبا باشه ولی در نظر فرد دیگر زیبا نباشه.برای ازدواج هم معیار اولیه دلنشین بودن ظاهر همدیگر هست.شما ببینین می تونین اون خانم رو تحمل کنین و اینکه آیا می تونین در تخیلتان با او رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشین؟اگر بتونین مشکلی نیست و می تونین برای ازدواج اقدام کنین.موفق و خوشبخت باشید.

 

بدگمانی یا غیرت؟؟؟!!!


زنان و مردان زیادی از همسر خود شکایت دارند که او بد گمان است و به همه ی روابطش ایراد می گیرد اما بد گمانی واقعا چیست؟ 


زنان شکایت دارند همسرشان به آنان شک دارند و نسبت به رابطه با دیگر مردان بسیار حساس هستند و گاه چیزهایی را مطرح می کنند که انسان از گفتن آن ها شرم دارد؛ «و خدا می داند که هیچ کدام از گمان هایش واقعیت ندارد.» مردان نیز شکایت دارند همسرشان فکر می کند او به کس دیگری علاقه دارد یا نگاه نادرست به فلان خانم انداخته یا ازدواج دوم کرده است و...، «و خدا می داند که این گونه نیست.» 


این موضوع، یکی از مشکلات و مسائل خانواده است که گاه چنان فراگیر می شود که کیان خانواده را به مخاطره می اندازد.


در این مجال برآنیم تا کمی درباره آن سخن بگوییم. آن چه در باره ی خانواده باید گفت این است که: 

خانواده در ظاهر با خواندن صیغه ی عقد و به وجود آمدن محرمیت، آغاز می شود: اما باید توجه داشت ماهیت اصلی خانواده، «پیوند و ارتباط میان روح ها و جان هاست.» هر چند سال ازدواج، بدن ها نیز با یکدیگر محرم می شوند، ماهیت اساسی خانواده، پیوند و ارتباط روحی است «اعتماد و اطمینان»، از عوامل اساسی یک رابطه است بدون اطمینان به طرف مقابل، نمی توان انتظار یک رابطه را داشت اعتماد و اطمینان به فرد، زمینه و بستر یک ارتباط را به وجود می آورد. در حوزه ی خانواده. «صمیمیت و عواطف مثبت» میان همسران، از مسائل کلیدی و حساس زندگی زناشویی است طبق برخی نظریه ها، اساس پایداری و رضایت زناشویی، «مودت و رحمت» است بدون مودت و رحمت، نمی توان به موفقیت خانواده و تداوم آن اندیشید. 


از مسائل مهم در روابط بین همسری، ارزیابی همسر است: این اصلی است که معمولاً افراد همدیگر را ارزیابی می کنند و تصوری از آنان در ذهن خود می سازند، نوع این تصور نقش مهمی در کیفیت ارتباط دارد. ارزیابی مثبت از همسر، موجب خوش گمانی می شود و حالتی از اطمینان و اعتماد را به وجود می آورد و سبب جذب و استحکام پیوند می شود و بدین سان انسان احساس آرامش می کند و از رابطه ی خود لذت می برد. امام علی (علیه السلام) درباره ی این موضوع تأکید می کند « از سوی خوش گمانی موجب آرامش روانی می شود.» (غررالحکم: 4816) و «اندوه انسان را کاهش می دهد» ) (غررالحکم: 4823) و از سوی دیگر موجب جلب محبت دیگران می شود.» (غررالحکم: 8842) امام صادق (علیه السلام) نیز تأکید می کند که «از خوش بین بودن بهره ای برگیر، که با آن دلت را آرام می کنی و کارت را پیش می بری.» 


(بحارالانوار: ج78/ص 209/ج84) 

گاه این تصور، بد و منفی است: ارزیابی منفی، موجب تردید و بدگمانی، سپس موجب احساس ناامنی می شود و ذهن را از تصورات بد پر می کند و بدین سان انسان را اندیشناک و فضای روابط را تیره و تار می کند و موجب دوری افراد از یکدیگر می شود معمولا چنین ارزیابی هایی غیر واعقی است و صحت ندارند خداوند متعال از این گونه گمان ها به عنوان گناه «حجرات/ آیه ی 12» و رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) به عنوان دروغ ترین دروغ یاد کرده (بحارالانوار؛ ج 75/195 / ج8؛ سسن آبی داوود: ج 4/ ص 280/ ج 4917) و مردم را از آن بر حذر داشته اند. طبیعتاً در چنین فضایی حزن و اندوه حاکم خواهد بود ذهنی که پر از تردید و بد دلی نسبت به یکدیگر باشد، حس بدی را تجره خواهد کرد. 


هر کدام از همسران، سهم خاص خود را در پیش گیری از بدگمانی دارند گاه رفتار ما زمینه ی بدگمانی را به وجود می آورد. امام علی (علیه السلام) می فرماید «همنشینی با بدان، بدگمانی به نیکان را در پی دارد.» 

بد گمانی نسبت به همسر، اثرات ویرانگری بر بنیان خانواده بر جای می گذارد: همان گونه که پیش تر اشاره شد، پایه های استحکام خانواده بر اطمینان همسران نسبت به یکدیگر بنا می شود؛ این یک اصل است. بد گمانی، زمینه ی رفتارهای ناهنجار و نادرست بعدی را به وجود می آورد. وقتی نگاه منفی در ارزیابی همسر حاکم شد، بر همه ی ابعاد روابط زناشویی سایه ی شود خود را می گستراند. امام علی (علیه السلام) بر این که بد گمانی سبب تباهی همه ی امور و برانگیخته شدن شرّ می شود، تأکید می کند. (غررالحکم/ ج5575). 


ایشان تصریح دارد سر آغاز بد گمانی، شک و تردید است (غررالحکم/ ج8837) و وقتی بد گمانی و بد دلی حاکم شد. 

فرد، بد پندار (غررالحکم / 7960) و بد باطن می شود. (غررالحکم/ ج 8837) 

نسبت به دیگران زیاد غیبت و بدگویی می کند. (غررالحکم/ ج 8094) 

از همگان گریزان است. (غررالحکم: ج 9084) 

جای آشتی با هیچ دوستی را باقی نمی گذارد. (غررالحکم/ ج 8950) 

به دیگران اطمینان نمی کند و اطمینان دیگران را از خود سلب می کند (کنز الفوائد/ ج 2/ ص 182) 


تصور کنید اگر چنین حالتی بر خانواده حاکم شود، چه فضایی به وجود خواهد آمد آیا از این زندگی می توان انتظار خوشبختی و آسایش داشت؟ 

بدگمانی بیماری است (غررالحکم/ ج 839) زیرا فرد دیگری و از جمله همسر خود را بر خلاف آنچه هست ارزیابی می کند: از این رو، بدگمانی، رابطه ی تنگاتنگی با ویژگی خود فرد دارد هنگام ارزیابی نسبت به دیگران، معمولاً افراد از جایگاه خود به دیگران نگاه و با همان عینک وجود خودشان درباره دیگران داوری می کنند نظام داوری در باره دیگران، متأثر از شخصیت وجودی خود آنان است از این رو، کسانی که به ناحق نسبت به دیگران بد گمان اند، خودشان افراد بدباطنی هستند. 

امام علی (علیه السلام) تصریح می فرماید «انسان بد، به هیچ کس خوش گمان نیست؛ زیرا همه را مانند خود می داند.» (غررالحکم/ 2175) و در سخن دیگری می فرماید: «آدم شرور به هیچ کس گمان نیک نمی برد، چون همگان را به خوی و خصلت خود می بیند» (غررالحکم/ ج 1903) در حقیقت انسان بد گمان، خود را در آینه ی دیگران می بیند و توصیف می کند. شاید بتوان از این راه، شخصیت و باطن افراد بدگمان را تشخیص داد. پس اگر به همسر خود بد گمان هستید، بدانید آنچه را به او نسبت می دهید در حقیقت نتیجه ی کارکرد ناسالم و بیمار دستگاه ارزیابی و داوری شما بوده و به نوعی ویژگی خودتان است که به او نسبت می دهید! 


از اموری که ممکن است اتفاق افتد، اشتباه شدن بدگمانی با غیرت است: غیرت، صفتی لازم و بلکه ضروری برای حفظ و حراست از کیان خانواده است اسلام عزیز مدلی از روابط میان محرم و نامحرم را طراحی کرده که به صلاح زندگی است و آن را از آفات جدی حفاظت می کند لذا مومن باید غیور باشد و نسبت به این مرزها حساس باشد خداوند متعال به صفت غیرت خوانده شده است (بحارالانوار/ ج76/ ص 332 /ج 1) و اهل غیرت را دوست دارد (کنز العمّال/ ج 7070)، رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) نیز غیور است (بحارالانوار/ ج 103/ ص 248 / ج 33) و به همین دلیل انسان ها با غیرت مورد ستایش (میزان الحکمه / ج 8 ص 610) و انسان های بی غیرت مورد نکوهش قرار گرفته اند (همان ص 612) به نظر می رسد یکی از دلایل ناهنجاری های امروز بی غیرتی مردان است. اما نباید فراموش کرد غیرت نیز حد و مرزی دارد. 

اگر از حدّ خود خارج شود، به بدگانی منفی تبدیل می شود وقتی می توان غیرت می ورزید که واقعاً تخلفی رخ داده باشد اگر تخلف قطعی نباشد، حساسیت نشان دادن بر مبنای حدس و گمان خواهد بود و این حدس و گمان ها نیز معمولاً نادرست اند. از این رو، در عین تأکید جدی بر غیرت، باید جداً مراقب بود بدگمانی و بد دلی به جای غیرت نشانده نشود؛ چه بسا همین بد گمانی بی دلیل، زمینه ساز وقوع در کار ناشایست می شود رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می فرماید «غیرتی هست که خدا دوست دارد و غیرتی هست که دوست ندارد. 

غیرتی را که دوست دارد غیرت ورزی هنگام شک است و غیرتی که دوست ندارد، غیرت نشان دادن در جایی است که شکی در بین نباشد» (کنز العمّال/ 7067) امام علی (علیه السلام) در سفارش به فرزند خود امام حسن علیه السلام فرمود «از غیرت نا به جا [نسبت به زنان] بپرهیز که آن، زن سالم را به بیماری می کشاند و پاکدامن را به بدگمانی (اندیشه گنهکاری)، بلکه در باره ی آنان محکم کاری کن. آن گاه اگر عیبی دیدی در مجازات کوچک و بزرگ درنگ مکن.» (کافی / ج 5 ص 537 ج 9) بنابراین انسان باید مراقب باشد به اندک احتمالی، تهمت نزند و غیرتی نشود. 


برای پیشگیری از اشتباه بدگمانی با غیرت هر کدام از همسران باید مواردی را رعایت کنند: این نیز برای این است که براساس منابع اسلامی، الگوی سبب شناسی بدگمانی، هر دو طرف، رابطه را شامل می شود بر اساس الگوی طرفینی بدگمانی، هر کدام از طرفین سهمی در بد، گمانی دارند. این سهم نیز بر اساس مدل (زمینه- تفسیر) شکل می گیرد؛ بدین معنا که طرف اول، «زمینه ساز بد گمانی» و طرف دوم «تفسیرگر منفی» است. 


براساس آنچه گذشت هر کدام از همسران، سهم خاص خود را در پیش گیری از بدگمانی دارند گاه رفتار ما زمینه ی بدگمانی را به وجود می آورد. امام علی (علیه السلام) می فرماید «همنشینی با بدان، بدگمانی به نیکان را در پی دارد.» 


از ویژگی انسان های رشد یافته توان تحمل ابهام است. افرادی که از بلوغ فکری برخودارند وقتی با رفتار ابهام آلود مواجه شدند، می توانند آن را در خود هضم کنند و بر آشفته نشوند 


(بحارالانوار/ج 74/ ص 197 /ج 31) اگر همسری، خیلی باز و راحت با نامحرم سخن بگوید و شوخی کند؛ آن گونه که با محارم رفتار می کند، نمی تواند بد گمانی و آشفته خاطری همسرش را انتظار نداشته باشد یا اگر هنگام صحبت با خانواده اش در گوشی سخن می گویند و به اصطلاح پچ پچ کند، انتظار سوءظن همسر را نداشته باشد. امام علی (علیه السلام) می فرماید «هر که خود را در جایگاه تهمت و بدگمانی ند، نباید کسی را که به او گمان بد برده است سرزنش کند.» (مالی صدوق: ص 380/ج 483) «هر که به اماکن بد رفت و آمد کند متهم می شود و هر که خود را در معرض تهمت قرار دهد، نباید کس را که به او گمان بد برده است، سرزنش کند» (کنزالفوائد/ج2/ص 182) بنابراین در رفتار خود تجدید نظر کنید و ببینید چه چیزی موجب بد گمانی همسر شده است. 


از ویژگی انسان های رشد یافته توان تحمل ابهام است. افرادی که از بلوغ فکری برخودارند وقتی با رفتار ابهام آلود مواجه شدند، می توانند آن را در خود هضم کنند و بر آشفته نشوند. در تفسیر چنین رفتارهایی باید رویکرد مثبت داشت. امام علی (علیه السلام) می فرماید «رفتار برادرت را به بهترین وجه آن تفسیر کن تا زمای که کاری از او سر زند راه توجیه را بر تو ببندد» (امالی صدق/ ص 380/ ج483) و «هر گاه سخنی از شخصی سر زد و تو می توانی برای آن توجیه خوبی بیابی، به آن گمان بد مبر.» (نهج البلاغه؛ حکمت 360) وقتی انسان کسی را مورد امتحان قرار داد و بر اساس شایستگی هایش او را انتخاب کرد، نباید به اندک احتمالی نسبت به او بد گمان شود یا سخن دیگران در او اثر گذارد. 


امام علی (علیه السلام) تأکید دارد «هر که دانست برادرش در دین استوار و ره پوی راه راست است، دیگر نباید به سخنان مردم درباره ی او گوش دهد. بدانید که گاه تیرانداز تیر می اندازد و تیرش به خطا می رود» (نهج البلاغه خطبه 141) این همان چیزی است که بادتر از آن به عنوان «تحمل ابهام» یاد کرده است تحمل ابهام به این مربوط است که افراد در انطباق خود با شرایط ابهام، تا چه اندازه آمادگی یا برای تطبیق خود با آن مشکل دارند. افراد از نظر میزان انطباق با ابهام، متنفاوت هستند کسانی که تحمل ابهام شان زیاد است معمولاً درک پیچیده ای دارند آنان به اطلاعات بیشتر توجه می کنند و سعی دارند از قضاوت های زود هنگام پرهیز کنند در زندگی همواره با ابهامات زیادی مواجه می شویم. بخشی از این ابهامات در ارتباط با دیگران اتفاق می افتد. برای مثال، ممکن است رفتارهای عجیب و غریب از دیگران ببینیم و مشاهده ی این رفتارها باعث سوال های بسیاری شود افرادی که از توانایی تحمّل ابهام بالا برخوردار نیستند، فقط به تعدادی از عناصر توجه می کنند لذا ممکن است تحمل دیدن این شرایط را نداشته باشند و در بر خوردها و تعاملات شان نیز تجدید نظر کنند به این ترتیب، روابط میان فردی نیز به هم خواهد خورد در مقابل، افراد با تحمل ابهام زیاد، در محیط مملو از اطلاعات ناهمخوان، از انعطاف پذیری بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند. 


خلاصه ی سخن این که اگر این دو کار از دو سوی رابطه صورت گیرد، زمینه ی بدگمانی از بین می رود.